دادخواست چيست؟
ولين کاري که بايد براي شروع يک دعواي حقوقي بکنيد، نوشتن دادخواست است. دادخواست شناسنامه دعواي شماست و بسياري از تصميمهاي دادگاه به نکاتي وابسته است که در متن دادخواست ذکر کردهايد. بنابراين وسواس در نوشتن دادخواست حتي اگر منجر به اين شود که مدتي از وقتتان را بگيرد، ميتواند مفيد باشد. در گفتوگو با کارشناسان آنچه بايد در نوشتن يک دادخواست کامل مورد توجه قرار دهيد بررسي شده است.
يک کارشناس حقوقي در توضيح دادخواست و نقش آن در دادرسيها ميگويد: هنگامي که شخصي ميخواهد عليه فرد ديگري اقامه دعوا کند به عنوان خواهان شناخته ميشود و بايد درخواست خود را به عنوان خواهان در برگ چاپي مخصوصي قيد کند که به آن دادخواست ميگويند؛ به عبارت ديگر دادخواست بيان ادعا نزد مراجع قضايي در اوراق مخصوص است.
لاله عربزاده به استفاده از دادخواست در دعاوي حقوقي اشاره ميکند و ميگويد: لازمه رسيدگي به دعاوي حقوقي در دادگستري تقديم دادخواست از سوي مدعي است. برگ دادخواست را ميتوان از محل فروش اوراق قضايي واقع در تمامي دادگستريها و مجتمعهاي قضايي در سراسر کشور تهيه کرد. در مراجع قضايياي که چند شعبه وجود دارد دادخواست به دفتر شعبه اول تسليم ميشود.
عربزاده به نتيجه تنظيم دادخواست ناقص اشاره ميکند و ميگويد: تنظيم دادخواست در مورد خوانده دو حالت دارد يا آدرس فرد موجود است و آن را در برگ دادخواسـت وارد ميکنيم و در غير اين صورت آدرس مجهولالمکان اعلام ميشود پس از آن دادخواسـت را يک بار در رومه آگهي ميکنند. در صورتي که دادخواسـت ناقص باشد طبق قانون آيين دادرسي مدني بعد از اينکه دادخواسـت ثبت شد دو روز فرصت رفع نقص داريم و پس از رفع نقص، دادخواسـت روند عادي را طي ميکند اما اگر رفع نقص نشود قرار رد دادخواسـت صادر و ابلاغ ميشود که در اين صورت تا 10 روز فرصت اعتراض داريم در غير اين صورت دادخواسـت رد ميشود.
اين کارشناس حقوقي تاکيد ميکند: هر نقصي که در دادخواسـت وجود داشته باشد و رفع نشود موجب رد شدن دادخواسـت ميشود؛ اما از مهمترين مواردي که موجب رد شدن دادخواسـت ميشود اين است که آدرس خواهان را قيد نکنيم يا هزينه دادرسي را پرداخت نکنيم يا اثبات نکنيم که توانايي پرداخت هزينه دادرسي را نداريم.
اين کارشناس حقوقي در خصوص امکان طرح دادخواست از طريق رايانه ميگويد: در حال حاضر گفته شده است دادخواست حتما بايد در برگهاي کاغذي موجود تقديم شود، اما اميدواريم اين قانون تغيير کند، زيرا همان طور که در قانون تجارت الکترونيک تصريح شده است هر جا کاغذي معتبر است، سند الکترونيکي آن نيز معتبر خواهد بود. اکنون اگر برگ دادخواست را از سايتي پرينت بگيريم آن را از ما نميپذيرند و دادخواست تنظيم شده معتبر نخواهد بود اگر چه اخيرا ديده شده در راستاي الکترونيکشدن نظام قضايي بعضي دعاوي به صورت الکترونيک تنظيم و ثبت ميشود.
يک وکيل دادگستري به نقش دادخواسـت در شروع دادرسي اشاره ميکند و ميگويد: طبق ماده 48 قانون آيين دادرسي مدني شروع رسيدگي در دادگاه مستم تقديم دادخواسـت است، دادخواسـت به دفتر دادگاه صالح و در نقاطي که دادگاه داراي شعب متعدد است به دفتر شعبه اول تسليم ميشود. سهيل طاهري خاطرنشان ميکند: برگ دادخواسـت را از مجتمعهاي قضايي واقع در تمامي مناطق ميتوان تهيه کرد. دادخواسـت بايد حتما در برگهاي مخصوص باشد؛ زيرا هر برگ دادخواسـتي که از مراجع قضايي تهيه ميشود داراي شماره سريال مخصوص به خود است بنابراين نميتوان هر برگي که تنها مشخصات شبيه به برگهاي دادخواسـت را دارد، پر کرد.
اين کارشناس حقوقي در خصوص نحوه تکميل دادخواسـت ادامه ميدهد: دادخواسـت ميتواند توسط خود فرد يا وکيل فرد فرستاده شود همان طور که در ماده 51 قانون آيين دادرسي مدني آمده؛ دادخواسـت بايد حاوي اين نکات باشد: نام، نام خانوادگي، نام پدر، سن، اقامتگاه و حتيالامکان شغل خواهان و در صورتي که دادخواسـت توسط وکيل تقديم شود مشخصات وکيل نيز بايد درج شود. طاهري ادامه ميدهد: اگر نشاني خوانده معلوم نباشد به عبارت ديگر مجهولالمکان باشد در رومه يک بار نشر داده خواهد شد که قيمت آن در حدود 3500 تومان است.
شکايت کيفري براي اعمالي است که مرتکب آن مجازات خواهد شد. شکايت کيفري ابتدا در دادسرا مطرح مي شود و بعد از تحقيقات در کلانتري (يا آگاهي) و دادسرا به دادگاه کيفري فرستاده مي شود. شخصي که شکايت کيفري مي کند شاکي و طرف مقابل او متشاکي (متهم) ناميده مي شود. به متن شکايت شکوائيه گفته مي شود که در هر برگه اي مي توان نوشت.
دعواي حقوقي مجازاتي ندارد و طرف دعوي به دادن حق يا انجام تکليفي مم خواهد شد. دعواي حقوقي مستقيماً در دادگاه حقوقي مطرح مي شود و شخصي که دعوا طرح مي کند خواهان و طرف مقابل او خوانده ناميده مي شود. متن خواسته بايد در برگه مخصوصي که دادخواست نام دارد نوشته شود.
براي دسترسي به انواع نمونه دادخواست ها اينجا کليک کنيد.
چک بانکي عادي يکي از مرسومترين انواع چک بانکي است که صاحب چک، از حساب جاري خود، چکي را در وجه حامل يا شخص گيرنده صادر ميکند. براي نقد کردن اين چک بايد به يکي از شعبههاي بانکي که چک را صادر کرده است، مراجعه نمود.
براي نقد شدن اين چک هيچ تضميني وجود ندارد. اگر موجودي حساب صاحب چک کافي نباشد قادر به نقد کردن و گرفتن پولتان نخواهيد بود. در واقع تنها تضمين اين نوع چک، اعتبار صادرکننده است.
در اين نوع چک، صاحب حساب جاري، چکي را در وجه حامل يا شخص گيرنده صادر ميکند و بانک پرداخت وجه را تاييد مينمايد. چک تأييدشده تضمين بيشتري در اختيار دارنده آن قرار ميدهد. زيرا بانک تأييد ميکند که صادرکننده آن به ميزان مندرج در چک، وجه نقد در حساب خود دارد. بانک پس از تاييد مطلب مذکور، وجه را در حساب صادرکننده مسدود ميکند و سپس آن را فقط به آورنده چکِ تاييدشده ميپردازد.
چک تضمينشده يا چک تضميني رمزدار چکيست که توسط بانک و به درخواست مشتري صادر و پرداخت وجه آن توسط بانک تضمين ميشود. براي صدور چک تضميني نياز به داشتن دسته چک نيست بلکه هر فردي ميتواند با مراجعه به بانکي که در آن حساب دارد درخواست صدور چک تضمين شده کند.
اين نوع چک در حقيقت يک چک بانکيست، نه چکي که بانک آن را تضمين ميکند. درواقع اين چک قابلوصول و قابلاطمينان است زيرا در زمان صدور چک تضميني، مبلغ آن از حساب صادرکننده کسر ميگردد.اين چک را ميتوان با مراجعه به شعب بانک صادرکننده وصول کرد. همچنين اين امکان وجود دارد که چک تضمين شده را در ساير بانکها نقد کنيد با اين تفاوت که واريز آن به حساب شما حدود 1 روز کاري زمان خواهد برد.
لازم به ذکر است که چکهاي تضمينشده قابلمسدودشدن و توقيفکردن نيستند و ورشکستگي و فوت کسي که چک را صادر کرده است، تأثيري در وصول آن ندارد.
چک بين بانکي به چکي گفته ميشود که به وسيلهي بانک و بنا به درخواست مشتري به عهدهي يکي از بانکهاي ديگر و با استفاده از رمز صادر ميگردد. اين نوع چک را نميتوان نقداً وصول کرد، بلکه بانک مورد نظر مبلغ را به حساب متقاضي در بانک مقصد انتقال ميدهد. بنابراين، چک بين بانکي، غيرقابل انتقال به شخص ثالث است.
پرداخت چک بين بانکي، همچون چک تضمين شده، از سوي بانک کاملا تضمين ميشود و حکم پول نقد را دارد. چک بين بانکي حتما بايد در وجه شخص گيرنده نوشته شود و صدور آن در وجه حامل ممنوع است. همچنين شماره حساب و کد شعبه بانکي که فرد گيرنده در آن حساب دارد نيز بايد در چک درج گردد. از اين رو، احتمال يده شدن و سواستفاده از چک بسيار کم است و استفاده از آن از امنيت بالايي برخوردار است.
چک مسافرتي توسط بانک صادر و وجه آن در هر يک از شعب آن بانک يا توسط نمايندگان و کارگزاران آن پرداخت ميشود. چک مسافرتي در واقع نوعي چک بانکيست، با اين ويژگي که وجه آن را همه شعب بانک صادرکننده ميپردازند. همين امر سبب ميشود افراد بهجاي حمل پول از چک مسافرتي استفاده کنند. بهعلاوه اين چکها قابلاطمينان نيز هستند.
اگر روزي چکي را از شخصي در دست داشتيد و براي نقد کردن آن به بانک مراجعه کرديد و حساب صادرکننده چک موجودي نداشت، براي دريافت طلب خود چه خواهيد کرد؟ به کدام محکمه مراجعه ميکنيد؟ اين نوشتار درپي پاسخ به اين سوال و توضيحات چک برگشتي است.
قانون به صدور چک بلامحل به عنوان يک جرم نگاه کرده است. هر جرمي براي وقوع، نياز به شرايطي دارد. قانون اعلام ميدارد که در صورت وجود هر يک از حالات يا شرايط زير، صدور چک بلامحل جرم کيفري نخواهد بود. بنابراين در هر يک از موارد زير، شکايت شاکي به دليل حقوقي بودن چک پيگرد کيفري نخواهد داشت:
1? در صورتي که چک برگشتي داراي وعده باشد
چک بايد به صورت نقد و بدون وعده صادر شود. زيرا چک بايد همانند اسکناس وسيله پرداخت نقدي باشد. بنابراين اگر به فرض مثال، امروز چکي براي تاريخ فردا يا هفته يا ماه يا سال آينده صادر شود، صادرکننده چک مجازات کيفري نخواهد شد. زيرا اين چک حقوقي است. همانطور که ميدانيد، صدور چک برگشتي بدون وعده، بسيار نادر است و حتي بسياري از چکهايي که صادرکنندگان آن توسط دادگاه به مجازات حبس محکوم ميشوند، در واقع چکهاي وعده دار و حقوقي هستند اما دليل تعيين مجازات در اين موارد آن است که صادرکنندگان چک به عنوان متهم در دادسرا يا دادگاه قادر به اثبات اين موضوع که چک به صورت وعدهدار صادر شده است نيستند. بنابراين نحوه اثبات اين موضوع و شيوه دفاع، از اهميت فراواني برخوردار است.
اموالي که بر طبق رسوم قديم زن به خانه شوهر ميآورد، تحت عنوان جهيزيه شناخته ميشود
اصولا زن نيز مانند مرد ميتواند در اموال خود هر تصرفي انجام دهد و در واقع در مسايل مالي خود استقلال تام دارد
تهمت و افترا چيست؟
تهمت و افترا در اصطلاح حقوقي عبارت است از اينکه فردي جرمي را به ديگري نسبت دهد؛ بدون آن که قادر به اثبات آن باشد. در حقيقت افترا فعلي تهمتي است که تهمتزننده براي متهم کردن افراد، وسايل و ادوات جرم را به نوعي به شخص منتسب کند يا در منزل يا در جيب يا در وسايلي که مربوط به آن شخص است، قرار دهد. ماده 697 بخش تعزيرات قانون مجازات اسلامي در اين زمينه ميگويد: «هر کس به وسيله اوراق چاپي يا خطي يا به وسيله درج در رومه و جرايد يا نطق در مجامع يا به هر وسيله ديگر به کسي امري را صريحا نسبت دهد يا آنها را منتشر کند که مطابق قانون آن امر جرم محسوب ميشود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت کند، جز در مواردي که موجب حد است، به يک ماه تا يک سال حبس و تا 74 ضربه شلاق يا يکي از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.»
همچنين بر اساس ماده 699 اين قانون، «هرکس عالما عامدا به قصد متهم کردن ديگري آلات و ادوات جرم يا اشيايي را که يافت شدن آن در تصرف يک نفر موجب اتهام او ميشود، بدون اطلاع آن شخص در منزل يا محل کسب يا جيب يا اشيايي که متعلق به او است، بگذارد يا مخفي کند يا به نحوي متعلق به اوقلمداد کند و در اثر اين عمل شخص مزبور تعقيب شود، پس از صدور قرار منع تعقيب يا اعلام برائت قطعي آن شخص، مرتکب به حبس از 6 ماه تا سه سال يا تا 74 ضربه شلاق محکوم ميشود.»ملاک مجرم تلقي شدن مفتري (افترا دهنده)، ارتکاب جرم به شکل عالمانه و عامدانه است؛ به اين معنا که مفتري به جرم بودن آنچه نسبت ميدهد، علم داشته باشد و عمدا عمل افترا را انجام دهد.
امروزه مبادلات بين مردمي و وام گرفتن و خريد کردن هم با پول نقد امکان پذير است هم با برگه اي که اصطلاحا به ان چک ميگويند.چک در واقع همان سند تجاري است که براي مبادلات بين مردم ردو بدل ميشود.چک ها انواع مختلفي دارند و ارزش اين برگه هارا خود شخص صاحب چک تعيين ميکند و به انها اعتبار ميدهد.چک ها در بانک نقد ميشود.
چک در واقع مهمترين ابزار پرداخت محسوب ميشود.به طور سالانه حدود 40 الي 50 درصد پرداخت ها از طريق چک انجام ميشود.چک به معناي نوشته اي است که با استفاده از پولي که در بانک دارند را برداشت و يا به شخص ديگري حواله ميکنند.چک ها يا توسط بانک ها صادر ميشون يا توسط اشخاص.چک هايي که توسط اشخاص صادر ميشوند اعم اند از:چک عادي چک تاييد شده چک بين بانکي يا همان رمزدار چک تضمين شده چک مسافرتي.
وقتي که صاحب چک مبلغي را در چک وارد ميکند بايد با امضا کردن ان چک تاريخي براي وصول چک معلوم نمايد که در ان تاريخ چک نقد شود.اگر در تاريخ معين شده چک نقد نشود؛به عبارتي چک برگشتي ميشود که پرداخت چک برگشتي قوانين خاص خود را دارد که در ادامه متن به ان ميپردازيم.
1-مراجعه به بانک جهت وصول چک.
2-صدور گواهي عدم پرداخت چک.
3-چک حقوقي است يا کيفري.
4-مراجعه به شوراي حل اختلاف.
5-ابلاغ دادخواست.
6-تامين خواسته.
7-جلسه رسيدگي.
8-اجراي احکام
ازدواج جشن شروع يک زندگي دو نفره است. و يکي از مهمترين اسباب ازدواج همان جهزيه است که هم باعث شورو ذوق خانواده ها و عروس و داماد ميشود هم ميتواند در شرايط فعلي اقتصادي باعث دغدغه هاي فکري زيادي شود.براي آگاهي بيشتر راجع به جهزيه ادامه مقاله را دنبال کنيد.
براي خريد جهزيه اولين کار باخبر شدن از رسمو رسومات خانواده ي همسر خود است.
زيرا در بعضي خانواده ها رسم بر اين است که جهزيه تمامو کمال به عهده ي خانواده ي عروس باشد ولي در برخي ديگر رسم بر اين است که چند تيکه بزرگ مانند {فرش ـ تلويزيون ـ يخچال و.} را خانواده ي داماد تهيه کند.
اما قدم دوم براي خريد جهزيه ؛ تهيه کردن ليست اقلام مورد نظر است.سعي کنيد در ليست خود ابتدا از وسايل بزرگتر و مهمتر شروع کنيد و سپس در اخر به وسايل ساده و کوچکتر بپردازيد.چرا که براي هماهنگي تم و يا رنگ ميتوانيد اقلام کوچکتر را راحت تر با اقلام بزرگتر ست کنيد تا بزرگتر هارا با اقلام کوچکتر.
در ابتدا سعي کنيد رنگ هايي که دوست داريد در خانه وجود داشته باشند را مشخص کنيد و سپس به خريد برويد چرا که باعث ميشود هنگام خريد به سمت وسايلي برويد که هارموني بيشتري باهم دارند.
ديگر نکته ي مهم براي خريدن جهزيه در نظر گرفتن متراژ و فرم خانه است. در صورتي که از فرم خانه ي خود بي اطلاع هستيد زياد خريد نکنيد و سعي کنيد تنها با خريدن وسايل مهم ؛خريد خود را به اتمام برسانيد و خريد وسايل تزيني را به زماني که در خانه حضور يافتيد موکول کنيد.
و اما نکته ي بعد اين است که در صورتي که از اندازه ي خانه ي خود باخبريد ؛ اگر خانه يتان کوچک است سعي کنيد تم روشن تر انتخاب کنيد تا خانه بزرگتر به نظر بيايد و اگر خانه اي با متراژ بالا داريد رنگ هاي تيره تر باعث ميشود خانه اندازه متناسب تري نشان داده شود.
براي خريد جهزيه سعي کنيد بيشتر به نظر خود و شريک زندگيتان اهميت بدهيد تا افراد ديگر؛چرا که شما و همسرتان قرار است با آن وسايل و در آن خانه زندگي کنيد.
براي خريد خود بودجه بندي کنيد .
يعني در هنگام تهيه ليست يک قيمت مقداري براي کالاي خود تعيين کنيد و سعي کنيد که کلايي که خريداري ميکنيد با قيمت تعيين کرده تفاوت زيادي نداشته باشد تا به مشکل مالي بر نخوريد.
اگر جزو افرادي هستيد که با فاميلهاي خود رودروايستي داريد و به دنبال خريدن اجسام گران قيمت و زياد هستيد بايد گفت سعي کنيد اين عادت را کنار بگذاريد چرا که شما در ابتداي مسير زندگي هستيد و در صورتي که از ابتدا با قرض و وام و بدهکاري وارد زندگي شويد نميتوانيد زندگي با ارامش و بدون دغدغه فکري داشته باشيد.
تهمت و افترا همان نسبت دادن قيدي مجرمانه به شخصي است که مرتکب اشتباهي نشده است.تهمت و افترا به حيثيت و آبروي افراد لطمه وارد ميکند ؛ از اين رو شخصي که مورد تهمت و يا توهين قرار ميگيرد ميتواند ادعاي شرف کند پس از تنظيم شکايت نامه ؛ در صورتي که متشاکي عنه نتواند جرمي را اثبات کند؛ مورد پيگرد قانوني قرار ميگيرد.
ساده ترين الفاظي که حتي مقيد به نتيجه نباشد و به فردي گفته شود که از روحيه ي بالايي برخوردار باشد و ناراحت هم نشود تهمت و افترا محسوب مي شود.
زماني که انتساب جرم به ديگري شکل ميگيرد سپس در صورت صراحت انتساب و عدم توانايي اثبات جرم از طرف افترا زننده ؛ اگر هر سه مورد وجود داشته باشد جرم افترا و تهمت صورت گرفته است و مي تواند قابل پيگيري باشد.
معني عبارت توهين با تهمت و افترا با يکديگر متفاوت است.
چرا که افترا به معني آن است که عمل مجرمانه اي را به کسي نسبت دهيم ولي در توهين ؛ لازم نيست که عمل مجرمانه باشد.
مجازات اين دو نيز باهم متفاوت است.
مجازات توهين ؛ شلاق تا 74 ضربه و يا جزاي نقدي بين 5 تا 100 هزار تومان است ولي مجازات افترا ؛ يک ماه تا يک سال حبث و تا 74 ضربه شلاق مي باشد.
توهيني که از طريق پيامک نيز صورت بگيرد قابل بررسي و پيگيري مي باشد و مجازات دارد.ولي صداي ضبط شده نميتواند به عنوان مدرک تلقي نمي شود که شخصي به شخص ديگر افترا زده باشد يا توهيني کرده باشد ؛ چرا که امروزه با پيشرفت تکنولوژي و ساخت اپليکيشن هايي که صدا را تغيير مي دهد ؛ امکان بر اين دارد که چنين عملي بر روي صداي ضبط شده ي افراد صورت گرفته باشد از همين رو صداي ضبط شده در هيچ جا به عنوان مدرک محسوب نمي شود.
بسم تعالي
وقتي فردي فوت ميکند تمام مال و اموال او بين فرزندانش تقسيم ميشود که به آن مال و اموال {ارث} و به کساني که از اين مال و اموال سهم ميبرند {وارث} ميگويند.
امروزه يکي از مهمترين علت هاي بحث و جدال بين خانواده ها همين تقسيم ارث مي باشد که گاه خانواده را تا دادگاه ميکشد.
وصيت نامه برگه اي است که متوفي در ان مقدار سهم الارث هر فرزندش را تعيين ميکند و معلوم ميکند چه مقدار از ارث به هرکس تعلق ميگيرد.
حتما با واژه ي {محروم شدن از ارث } اشنايي داريد که برخي از والدين زماني که فرزندانشان مرتکب اشتباهي ميشوند آنها را تهديد به محروميت از ارث ميکنند.ولي در واقع اين کار غير قانوني است و هيچ پدر و مادري حق چنين کاري را ندارد.زماني که متوفي وصيت نامه اي را تنظيم نکرده باشد؛وارثين وظيفه دارند به دادگاه مراجعه کرده و در انجا کارشناسان طبق قانون تحرير ترکه ميکنند.
و همچنين زماني که متوفي تمام مال و اموال خودش را در وصيت نامه تقسيم کرده باشد؛طبق قانون فقط يک سوم از اين مال و اموال تقسيم ميشود و باقي را دادگاه طبق قانون تقسيم ميکنند.
چرا که در بعضي وصيت نامه ها مشاهده شده که متوفي تمام ارث خود را وقف موسسات حمايتي و يا فرزندي که به او علاقه بيشتري دارد ميکند و اين کار قانوني نيست.
ارکان ارث عبارت است از:
مورث وارث ترکه
البته پيش از تقسيم ترکه ميان ورثه بايد از ان حقوق ديگري مانند هزينه تکفين و تجهيز ميت ؛ بدهي ها و وصاياي او در ثلث مالش و نيز انچه مخصوص فرزند بزرگتر است خارج شود.
اما براي خيلي ها اين سوال پيش مي ايد که نحوه محاسبه ي ارث تک فرزند چگونه است؟
در جواب بايد گفت که اگر پدر بزرگ و مادر بزرگ فرزند در قيد حيات باشند يک ششم اموال به انها و بقيه اموال به فرزند ميرسد و درصورت درغيد حيات نبودن انها تمام اموال به تک فرزند ميرسد.
مطمئنا در دنياي پرتلاطم امروزي، يکي از موضوعاتي که مي تواند جوامع بشري را از اختلافات شخصي و جمعي در امان بدارد، «آشنايي با حقوق متقابل افراد با يکديگر و قانون» است که مهمترين اثر اين آشنايي و آگاهي را مي توان در پيشگيري از وقوع بسياري از مشکلات حقوقي دانست؛ بنابراين، امروز تلاش داريم تا موضوع «تنصيف اموال زوجين» را بررسي کنيم..
براي تبيين دارايي لازم است که به تعريف مختصري از دو موضوع بپردازيم.
الف)اجرت المثل:
اجرت المثل در ازدواج همان مقدار پولي است که زن در قبال کارهاي متعددي که در خانه انجام ميدهد اعم از :{ شستن ظروف – پخت و پز – نگهداري و شير دادن به فرزند و.} دريافت ميکند.
عموما اين حق براي تمامي ن وجود دارد و تنها در صورتي به او تعلق نميگيرد که ثابت شود که آنان اين کارها را به طور مجاني و بدون انتظار دريافت اجرت (به صورت تَبرُعي)، انجام دادهاند.
هرگاه اين موضوع در دادگاه ثابت شود، زن مستحق دريافت اجرت المثل نيست. لازم به ذکر است که بعضا قضات با اين استدلال که طبق عرف موجود در کشور، انجام کارهاي خانه توسط ن به صورت تبرعي انجام ميشود، حکم به پرداخت اجرت المثل نميدهند.
ب)شرط تنصيف دارايي:
حق تنصيف دارايي ؛ شرط انتقال نصف دارايي شوهر به زوجه مي باشد.زماني که دو نفر به ازدواج يکديگر در مي آيند ؛سند ازدواجي وجود دارد که زن و شوهر صفحات متعدد آن را بدون خواندن و بدون داشتن اطلاعات کافي امضا ميکنند و از آن ميگذرند.
زن و شوهر با امضا کردن زير اين شرط ؛ توافق ميکنند که خانم در اموالي که شوهرش در طي زندگي شويي به دست مي اورد ؛ سهيم باشد و تا نصف اموال به زوجه برسد.البته قابل گفتن است که اين تنصيف دارايي از نصف بيشتر نمي کند و حتي کمتر از نصف هم مي تواند باشد.مثلا ربع يا خمس اموال.
قابل ذکر است که اين حق تنصيف زماني به زوجه تعلق ميگيرد که هم درخواست طلاق از طرف زوجه نباشد و هم طلاق ؛ ناشي از تخلف زن از وظايف همسري و يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد.
شرايط تحقق شرط تنصيف دارايي:
1-طلاق واقع شود:
براي تنصيف دارايي بايد حتما واقعه ي طلاق به وجود بيايد و چنانچه درخواست طلاق از سمت زوجه باشد اين عمل به وقوع نمي پيوندد.
2- طلاق مستند به تخلف زن از وظايف شويي يا سوءاخلاق و رفتار وي نباشد:
اگر زوجه مشکلات اخلاقي يا سوء رفتار داشته باشد و يا در زندگي نسبت به وظايف خود کم اهميت باشد و يا مرتکب خطايي شده باشد حق تنصيف به وي تعلق نميگيرد.
3- ملاک تا نصف اموال يا معادل آن مي باشد:
در اين شرط سقف تنصيف تا 50 درصد اموال مي باشد و کمتر که اين را دادگاه مشخص ميکند که چه ميزان به زوجه برسد.
4- دارايي حاصل زندگي شويي با زوجه باشد:
به اين معنا که حتما اموال بايد در طي زندگي مشترک به دست اورده شده باشد نه اموالي که از پيش وجود داشته است.
5- دارايي در حين طلاق موجود باشد:
اين بحث شامل اموالي ميشود که موجود هستند و تلف شده و مفقود شده نباشد.
درباره این سایت